کفتر دل

دلا امشب بگو دیگر چه خواهی

بگو از محضر دلبر چه خواهی

ز شاهین محبت ، کردی پرواز

به چنگ باز عشق ، کفتر چه خواهی

اگر پروانه وار در بزم جانان

روی ، از شمع جز آذر چه خواهی

ترا از اشک ، براین دیده دریاست

از این دریا به جز احمر چه خواهی

ز بهر تحفه اندر نزد محبوب

کنی اهدا ، از این بهتر چه خواهی

تجمل ها ترا بر جان و تن است

دیگر از این تن مضمر چه خواهی

ترا بس لطف ها بود از در دوست

نسیم صبح روح پرور چه خواهی

« شفق » باشد ترا آزرده خاطر

از این گیتی تو ای رنجبر چه خواهی